۲۴
آبان
تو خدایی؟؟آری
که همه جا
در همه وقت ، زمان
در طلوع خورشید
در صدای گنجشکها اول صبح
خش خش برگهای پاییز
در تابش مهر
زیر سایه ، روی چمن
لحظه ی تاریکی شب
لحظه ی ریزش اشک...
آری تو همه جای جهانم لانه داری
در همه جای حیات من مجنون
روی سجاده از جنس شکست
هنگام نماز باران
تو خدایی آیا؟؟
سجده ام رو به تو است...
تو کجایی؟؟
که همه جا
در همه وقت ، زمان
در طلوع خورشید
در صدای گنجشکها اول صبح
خش خش برگهای پاییز
در تابش مهر
زیر سایه ، روی چمن
لحظه ی تاریکی شب
لحظه ی ریزش اشک...
آری تو همه جای جهانم لانه داری
در همه جای حیات من مجنون
روی سجاده از جنس شکست
هنگام نماز باران
تو خدایی آیا؟؟
سجده ام رو به تو است...
تو کجایی؟؟
تو کجایی ای دوست ؟؟؟؟
شعر از : اقبال سهرابی