وقتی تو نیستی ، نه هست های ما چونان که بایدند ، نه بایدها . مثل همیشه آخر حرفم ، حرف آخرم را با بغض می خورم .
عمری ست لبخند های لاغر خود را در دل ذخیره می کنم ؛ باشد برای روز مبادا .
اما در صفحه های تقویم روزی به نام روز مبادا نیست .
آن روز هر چه باشد روزی شبیه دیروز ، روزی شبیه فردا ، روزی درست مثل همین روزهای ماست .
اما کسی چه می داند ، شاید امروز نیز روز مبادا باشد .
وقتی تو نیستی ، نه هست های ما چونان که بایدند ، نه بایدها . هر روز بی تو روز مباداست .
آیینه ها در چشم ما چه جاذبه ای دارند . آیینه ها دعوت دیدارند .
دیدارهای کوتاه ، از پشت هفت دیوار . دیوارهای صاف ، دیوارهای شیشه ای شفاف ؛ دیوارهای تو ، دیوارهای من .
دیوارهای فاصله بسیارند .
آه دیوارهای تو همه آیینه اند ؛ آیینه های من همه دیوارند .
انتظار ، گم کردن توست ، غربت غم دوری تو ، اضطراب درد بی تو ماندن و غم ، داغ بی تو زیستن .