گوش کن،ای خواننده ی نا شناس
پنجشنبه, ۱۹ فروردين ۱۳۸۹، ۰۸:۴۸ ق.ظ
آثار شب زفاف
من زاده ی شهوت شبی چرکینم ...
در مذهب عشق ، کافری بی دینم ...
آثار شب زفاف کامی است پلید ...
خونی که فسرده در دل خونینم...!!
گوش کن،ای خواننده ی نا شناس
که روحم سپاسگزار لطفی است که دورادور با خواندن
سر گذشت بی سر نوشتم زیر پای قلب من میریزی
گوش کن من هنوز آنقدر عاجز نشده ام که دروغ بگویم
اگر خدای نکرده روزی کسی ،نفسی،هوسی،مجبورم کرد
دروغ بگویم،من با کلی افتخار و بدون تردید علی رغم
فردا های بی پدر سه فرزندی که دارم،سینه پیش و پیشانی فراخ
میروم،میدانید کجا؟
زیر سنگ
من سالها روی سنگها خوابیده ام،به پاس لطف سنگها،آن روز از
سنگها خواهم خواست که تا ابد به روی من بخوابند.............
کارو
شیشه و سنگ
او مظهر عشق بود و من مظهر ننگ
وقتی که فشردمش به آغوشم تنگ
لرزید دلش ، شکست و نالید که : آخ ....
ای شیشه چه می کنی تو در بستر سنگ ؟
- ۸۹/۰۱/۱۹