راه در جهان یکی است وآن راه راستی است

جالبه شبی خواب دیدم با خدا کنار ساحل قدم می زنم ، رد پای هر دوی ما روی ساحل بود،وقتی برگشتمو به گذشته نگاه کردم،دیدم در مواقع سختی تنها یک رد پا کنار ساحل است،پس به خدا گله کردم و گفتم: خدایا چرا در مواقع سختی مارا تنها گذاشتی،خدا لبخندی زد گفت:در اون مواقع تو بر دوش من بودی.....

سلام

عالی بود __________ امیدوارم تکراری نباشه

بابای

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۰۱:۰۶

ژان والژان

این گونه نگریستن مثبت به قضایا خوب و مفید است زیرا شما را در حرکت به جلو و امید به آینده راسخ و امیدوار می سازد.آما ناخودآگاه در تطبیق این عبارت با گذشته خود مواردی به ذهنم متبادر میشود که در پرتگاهای دهشتناکی قرار گرفته ام اما در سقوط نابهنگام و ناخواسته به آن نه دستگیری واقعی بوده است و نه پرواز و عروجی بلکه در واقع ماحصل آن عقده هایی دایمی که مانند خوره روح و جان من را فرسوده میکند.اصلا چرا ما باید در لبه پرتگاه قرار بگیریم؟ چرا باید سختی و آذیت ببینیم؟فردی که در عنفوان زندگی پدر خود را از دست میدهد و یا راستی زندگینامه لاله و لادن را خوانده ای؟کدام دستگیرنده؟کدام پرواز؟! سراسر زندگی در دو چیز خلاصه میشود: رنج و سراب. رنج را علیرغم میل خود تحمل میکنی به امید آینده ای که برای خود ترسیم کرده ای وقتی به آن رسیدی آن را سرابی فریبنده میبینی.واقعیات ملموس با شعار و شعر در دو قطب مخالف هستند.

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۰۲:۴۴

احمد(داریوش)

سلام
خوبی شما ؟!
من تا هالا بیشتر از 18 تا اف واستون گذاشتم اشکال از ایمیلتوتنه عزیز من تخسیری ندارم
ببینم در چه حالی !!
چی کار میکنی !!
دلممممممم واست خیلیییییییییییییی تنگ شده
دوست دارم
میبینمت
بای

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۰۲:۴۸

دیووووونه

سلام
وقتی خداوند شما را به لبه پرتگاهی هدایت کرد،

کاملا به او اعتماد کنید.

چون یکی از این دو اتفاق

خواهد افتاد:

او شما را می‌گیرد اگر بیفتید

یا اینکه

یادتان می‌دهد چگونه پرواز کنید

منضورت اینکه بعد از اینکه افتادم منو میگیره (چشمک)

او شما را می‌گیرد اگر بیفتید
بای

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۰۲:۵۱

دیووووونه

منظورت _ نه منضورت
×××××××××××××××××

دییرم شد وای
بای

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۲۳:۰۷

حمزه دردونه

سلام . خوبی؟ وبلاگ جالبی دارین . این از کم سعادتی منه که اولین باره . سر میزنم . راستی یه سر به وبلاگ من بنداز و ببین از نظرت ارزش تبادل لینک داره. اگه داشت خبرم کن . بای

۱۸ بهمن ۸۴ ، ۲۳:۱۰

حمزه دردونه

اگه وبلاگم با اون ادرس باز نشد با این ادرس باز کنwww.hamzedordone.blogfa.com

۲۰ بهمن ۸۴ ، ۰۱:۰۰

SHARHE VOJOOD

سلام.احتمالا من رو نمیشناسی/چون وبلاگت رو از تو پیوندهای یکی از دوستانت پیدا کردم.وبت خیای قشنگ هستش.لطفا به ما یه سری بزن و نظر خودت رو بگو و بنویس که حاضر به تبادل لینک هستی.
mer30_felan bye

۲۴ خرداد ۸۵ ، ۱۵:۰۲

احمد

سلام

وبلاگ زیبایی داری ولی خیلی غمناک

وای کجا برم دلم گرفت

ببینم اگه اف منو میخونی چرا جواب نمیدی؟

۱۷ خرداد ۸۶ ، ۰۱:۰۷

َِِعلی

از رادیو نوشته ای خوانده شد که بگمانم از شما بود
در راه در فکر این بودم که در جواب چه بگویم
کلمه ای روی شیشه ی مغازه کنار کافی نت چشمم را گرفت:

راستی

و خوشحالم که می بینم خدا با شماست

۱۷ خرداد ۸۶ ، ۰۳:۰۷

Soda

salam Soda jan
Khili delam barat tang shode
Doset daram
Bye

۲۵ خرداد ۸۶ ، ۱۲:۴۷

احمد

۰۲ تیر ۸۶ ، ۰۴:۳۲

فرهاد دادا

سلام عزیز خوبی وبلاگ قشنگی داری
به وبلاگ منم سر بزن یه کلبه درویشی دارم که خوشحال میشم بهش سر بزنی وبلاگت خیلی قشنگه و مطالب جالبی داری
ممنون بای

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.

نام *

پست الکترونيک

سایت یا وبلاگ

پیام *

شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:

یا ، یا ، ، <strike> یا <s>، ، ، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، ، ، <a href="" title="">، ، <div align="">

کد امنیتی *

ارقام فارسی و انگلیسی پذیرفته می‌شوند

نظر بصورت خصوصی ارسال شود

پست الکترونیک برای عموم قابل مشاهده باشد

تبعید عشق

تبعید عشق

دل از خیال خالیست و جان از شکوه دوست ....

خواستنی است خیال ، بافتنی است حیات .... و عجیب از این خلق که ندانسته چه میبافند و ندانسته چه میخواهند ...

اشعار اقبال سهرابی

اشعار کارو

زبان کردی

راه در جهان یکی است وآن راه راستی است

نظرات (۱۴)

ارسال نظر