پری ها من امشب میمیرم !!

بیا و باورم کن بار دیگر و گرنه پر پرم کن بار دیگر ...
شبی روشنگر دنیای من باش ، سحر خاکسترم کن بار دیگر ...
سلام دوست عزیز خسته نباشی
وبلاگ من به روز شد باز هم مثل همیشه منتظر حضور سبزت هستم
شاد و پیروز باشی

۱۳ فروردين ۸۵ ، ۱۳:۳۱

احمد

ّلا لا لا لا نخواب سودی نداره

همون بهتر که بشماری ستاره

همون بهتر که چشمات وا بمونه

که ماه غصه اش نشه تنها بیداره

لا لا لا لا نخواب باز هم سفر رفت

نمیدونم به کارون یا خزر رفت

فقط دردم اینه مثل همیشه بدون اطلاع و بی خبر رفت

لا لا لا لا نخواب میدونه جنگه

دست هر کی میبینی یه تفنگه

یه عمره دور چشماش گشتم اما نفهمیدم که اون چشما چه رنگه

لا لا لا لا نخواب زندونه دنیا سر ناسازگاری داره با ما

بشین باز هم دعا کن واسه اون که ما رو اینجا گذاشت تنهای تنها

لا لا لا لا نخواب اون راه دوره خدا میدونه که حالش چه جوره

توی خلوت میگم اینجا کسی نیست خداییش که دلم خیلی صبوره

لا لا لا لا نخواب تیره است چراغم مثل اتشقشان میمونه داغم

به جون گلدونا کم غصه ای نیست

هزار شب شد هزار شب شد نیومد باز سراغم

لا لا لا لا نخواب خواب که دوا نیست

دل دیوونه داشتن که خطا نیست

میگن دست از سرش بردار نمیشه اخه عاشق شدن که دست ما نیست

لا لا لا لا نخواب تنها میمونم کاش اون قدر چشماتو بدونم

چرا چشمات پر خشم عزیزم مگه من مثل اون نامهربونم

لا لا لا لا نخواب ماه رو نگاه کن

من اسفند رو میارم تو دعا کن

بگو برگرده پیش ما بمونه کتاب حافظ رو بردار و وا کن

لا لا لا لا نخواب سرما تو راهه همیشه عمر خوشبختی کوتاهه

میگن با یه فرشته اونو دیدن دروغه جون دریا اشتباهه

لا لا لا لا نخواب تلخ جدایی کمر خم میشه زیر بی وفایی

تو بیدار باش همه تو خواب نازن برای کی بخونم پس لالایی

لا لا لا لا نخواب تنهایی زرده اگه طولانی شه مثل یه درده اگه چشم انتظار باشی که

هیچی دروغ میگی به دل که بر میگرده

لا لا لا لا نخواب اشکت زلاله مثل بارون پای نخل وصاله

من و تو هم شب و هم قلب و کشتیم ولی اون چی ؟ چقدر اون بی خیاله

۱۳ فروردين ۸۵ ، ۱۸:۲۷

ژان والژان

سلام دوست گرامی
دقایقی از ظاهر خود فارغ شو و به درون خودت تمرکز کن دنیای عظیم و شگفت انگیزی را درمیابی که به هیچ وجه با حواس ظاهری پنج گانه قابل ادراک نیست.
این دنیای عظیم که برخی به آن تعبیر "گوهر انسانیت"و گروهی عشق اطلاق کنند
جاودانه است.
نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده عالم دوام ما
دیگر حواشی این اصل که شامل خور و خواب و خشم و شهوت و... است صرفا" در این دنیا به منزله مرکبی لحاظ میگردد که در پناه هدایت عقل راکب خود را در میدان انسانیت جولان دهد.در این صورت گوهر انسانی تلالو خاص خود را یافته و تمام کائنات را از پرتو خود منور میکند.با ترک این عروس هزار داماد ما فقط اسبابی را که لازمه حیات نباتی خود بود بر جا میگذاریم.مسلم و مبرهن است که دلبستگی ما به آنها فقط در حد و اندازه یک وسیله باشد نه یک اصل.
نتیجه میگیریم این مرگی را که شما به پری ها خطاب میزنید ترک متعلقات است و برای دارنده گوهر انسانی_شما را دارای آن میدانم_ مهم نیست.؛ حال منزل بعدی کجاست؟ یقینا" نه تو دانی و نه من وین معما را نه تو خوانی و نه من.
در خاتمه؛ آرزومند حیات سعادتمند قرین با دوری از پلیدیهای این کره خاکی برای شما هستم.
بدرود

۱۴ فروردين ۸۵ ، ۰۴:۵۷

میلاد

هر چه داریم از عنایت اوست کاش آدما کاش آدما یه جور دیگه با همدیگه دوست میشدند وقتی به هم میرسیدند یه جور دیگه می خندیدند کاش آدما یه جور دیگه با هم دیگه حرف میزدند وقتی که حرفشون میشد یه جور دیگه داد می زدند کاش آدما بلد بودند موسیقی زندگی رو وقتی با هم میرقصیدند یه جور دیگه ساز میزدند کاش آدما با هم دیگه صادق و بی ریا بودند وقتی به هم می رسیدند مثل تو قصه ها بودند کاش آدما بلد بودند که چه جوری شنا کنند!

۱۵ فروردين ۸۵ ، ۱۷:۳۶

دوست شما

یکی بود یکی نبود توی یه گوشه از این خاک خدا؛ چیزای زیادی بود! یه چیزی مثل سیاه یه چیزی مثل سفید یه کسی که گریه کرد وقتی رفتنم رو دید یه چیزی مثل یه روز یه چیزی مثل یه شب یه چیزی مثل یه غم یه چیزی مثل یه تب یه کسی که بود و رفت یه غمی که بود و هست کسی که وقتی می رفت در خونشو نبست یه چیزی مثل یه اشک یه جایی مثل یه دشت یه کسی که رفته بود یه کسی که برنگشت کسی که شاید منم کسی که یه غصه داشت کسی که گم شده بود کسی که سایه نداشت کسی که هر چی باشه از خودش باخبره می دونستش که ی

۱۵ فروردين ۸۵ ، ۲۳:۰۳

میمی جوجه،عشقولی

سلام
بهتون تبریک میگم وبلاگ زیبایی دارید

خوشحال شدیم بهمون سر زدید
اپ کردید خبرمون کنید
بای تا های

۱۶ فروردين ۸۵ ، ۱۵:۱۳

دوست شما

سلام

افتابی شو افتابی شو که سرده سرده سردم

۱۷ فروردين ۸۵ ، ۰۴:۰۰

شاهین

....یه کسی که بود و رفت یه غمی که بود و هست ...
سلام دوست من!
نوشته ای که برام فرستادی محشر بود .چیز دیگه ای نمیتونم بگم.
مرسی

۱۷ فروردين ۸۵ ، ۰۸:۴۰

mosafere jadeye zendegi

سلام
سال نو مبارک
وب قشنگی داری
اگه خواستی به منم سر بزن