کاش هستی را زبانی داشتی تا ز هستان پرده ها برداشتی
خدایا ...پروردگارا .. کمکم کن که بتوانم پنجره دلم را رو به حقیقت بگشایم
خدایا یاریم کن که مرغ خسته دلم را که دیریست در این قفس زندانی است
در اسمان ابی عشق تو پرواز دهم
خدایا پروردگارا یاریم کن که شوق پرواز را همیشه در خود زنده نگه دارم
خدایا تو خود میدانی که بدترین درد برای یک انسان دور ماندن از حقیقت
خویشتن و رها شدن در گرداب فراموشی
وسر در گمی است پس تو ای کردگار بی همتا مرا یاری کن که به حقیقت
انسان بودن پی ببرم تا بتوانم روز به روز به تو که سرچشمه تمام حقیقتهایی
نزدیک و نزدیکتر شوم
خدایا.. همیشه گفته ام دوستت دارم حالا هم با تمام وجود فریاد میزنم :
خدا جونم دوستت دارم
- ۸۴/۱۰/۲۰
آفتاب آمد دلیل آفتاب گر دلیلت باید از وی روی متاب(مولوی)
برگ درختان سبز در نظر هوشیار هر ورقش دفتری است معرفت کردگار(سعدی)
همه انسانها به مثابه ذرات پراکنده و سردرگمی هستند که در عالم مادی به دنبال منشا’ خود که حقیقت اصلی است می گردند حتی تبهکاری که جنایت می کند و یا دانشمندی که شب و روز در گوشه آزمایشگاه به تحقیق می پردازد ذاتا" به دنبال اصل خود می گردند اما اینان بی خبرند و ره گم کرده اند زیرا هر کس از دریچه دریافت خود به این موضوع می نگرد.حقیر را بر این باور است که این واجب الوجود پاک محض است همانگونه که ما از مادر متولد شدیم ولی ما را چه می شود که بر اندام نزار ما زخم و جراحت صدها گناه و نامردمی است که در طول روزگاران بر خود بسته ایم.ما امانت دار خوبی نبوده ایم.این امانت را باید تطهیر کرد- مانند روز اول- سپس امید به رستگاری داشت.در این مرحله دعا و استمداد خوب است اما اصل توبه ای نصوح و ایجاد حصاری پاک و بی ریا در اطراف خویش و تلاش در جبران گذشته است.
بسیار بسیار سخت است بدیهی است که" بهشت را به بها دهند نه به بهانه".
مختصر اینکه :
باید که جمله جان شوی تا لایق جانان شوی.
آرزومند ضمیری پاک برای شما تمام انسانها و خود هستم.